Friday, May 20, 2011

Note #7: این یک ماه و اندی ِ آخر


یه ماه مونده و اَندی. الان دقیقن یادم نمی‌آد َاندی مال ِ بیش‌تر از نیم بود یا خُردی. ملت مثکه دارن نرمال می‌شن دوباره. هم‌کتاب‌خوانی فراخوان می‌ده و از این حرفا. میرزا می‌گفت موسیقی ِ آب ِ گرم ِ بوکوفسکی رو بخون، فراخوان ِ بعدی اینه. گشتم خودم و کشتیَم پیداش کردم الان فراخوان ِ شب‌های سفید ِ داستایِِفسکی اومده. همین که کلن فراخوان اومده رازیَم. کم‌لطفی‌های دوستان رو ملالی نیست.
انقد زور داره آدم ضل ِ تابستون ترم داشته باشه. این ترکیب ِ ترم ِ تابستانی سر جمع چیز ِ نحصی ِ. همه دارن تعطیل می‌شن بد آدم باید پاشه بره سر ِ کلاس ِ ریاضیات کاربردی بشینه انتگرال بگیره. دیگه غرولند کردن هم حال نمی‌ده. یه نفره حال نمی‌ده یعنی. به نظر می‌رسه امت کفار حال می‌کنن وسط تابستون برن سر ِ کلاس به این لوسی. گوارا ِ وجود.
ارباب حلقه‌ها رو زبان اصلی دوباره شروع کردم. هنوز نفهمیدم کرم ِمترجم‌های فارسی کتاب چی بوده. زبان اصلی انقد راحت می‌ر ه جلو بعد ترجم‌ش آدم رو به عظما نازل می‌کنه. به قول ِ جناب استادی هر وقت تموم شد تفت‌ش می‌دم تا هم‌این‌جا کلی می‌شه بستش به این‌وراون‌ور.

No comments: