بعضی از آهنگسازهای کلاسیک تکنیک کارو خیلی خوب بلدن ولی به حس که میرسه همیشه یه جاش میلنگه. اینجور آهنگسازا یا توی دورهی کارشون یه بلایی سرشون میاد و آدم میشن و قطعه هاشون علاوه بر تکنیک و تئوری، حس هم میگیره یا تا آخرش همونجوری توالی ریاضیوار نتها میمونه. از نمونههای بارزش "گوستاو مالر" اتریشی که قریب به اتفاق کاراش از نظر تکنیکی جزو کارای خوب به حساب میآن ولی روح ندارن. در مورد این مورد خاص اینطور که تذکرهنویسان معتقدند بدبختانه بلای ذکر شده مرگ بچهی آهنگساز ِ. بعد از این اتفاق، مالر قطعهای مینویسه به اسم "ترانهی کودکان مرده" که اتفاقن علاوه بر تکنیک تأثیر احساسی بالایی هم داره. از کل این مجموعه توی تِرَک آخر مادری ِ که بچههاش نیومدن خونه، اینجاست اوج تغییر ِ آهنگساز.
Mahler Symphony No. 3 – Kindertotenlieder
Otto Klemperer – Conductor
Kathleen Ferrier – Soprano
In diesem Wetter, in diesem Braus
No comments:
Post a Comment