Machado de Assis
ترجمان: عبدالله کوثری
ناشر: نی
چاپ اول، سال 1389
قطع وزیری
تک جلد، 347 صفحه
7000 تومان
پشت جلد کتاب و در مقدمه به صراحت ذکر شده که در طول داستان اما، خواننده در مییابد که راوی قابل اطمینان نیست و اعتمادی به وقایعی که تعریف میکند نیست و به عبارتی راوی همچین بیطرف و در سلامت روانی نیست. به شدت با این قضاوت مقدمه و پشتجلد مخالفم، در طول داستان خود راوی بر نامطمئن بودنش از بعضی از جزئیات تاکید میکند و در طول داستان هم مشخص است که مدت زمان طولانیای از تمام ماجرا میگذرد و خاطره ها محو شدهاند، اما هیچگاه روایتی و با عملی آنچنان غیر منطقی مطرح نمیشود که صلاحیت راوی را زیر سوال ببرد. اتفاقن در طول کتاب راوی رفرنس های نسبتن کمنظیری را به طور مکرر – اعم از ادبی، یککم سینمایی و سیاسی – استفاده میکند که پرونده ضعف حافظهاش را میبندد.
«من هم نگفتم چشم دیگری است. »
دایی کوسمه گفت: «چشمهای فکوری دارد. »
ژوزه دیاز اضافه کرد: «شک ندارم. اما شاید حرف دونا ژوستینا هم تا حدودی درست باشد. وجود فلان چیز، چیز دیگر را نفی نمیکند، فکور بودن هم خیلی خوب با کنجکاوی طبیعی جور میشود. اسکوبار فضول است، حرف ندارد، اما... »
مادرم گفت: «به نظر من که جوان خیلی جدیی است. »
ژوزه دیاز، برای آنکه با مادرم درنیفتد فوری گفت: «دقیقن. »"